سوره قدر، نود و هفتمین سوره قرآن است که در جزء 30 جا دارد. نام سوره قدر از آیات ابتدایی آن گرفته شده که به نزول قرآن در شب قدر و اهمیت آن شب اشاره دارد. سوره قدر از عظمت، فضیلت و برکات شب قدر و نزول همه فرشتگان در این شب سخن میگوید.
سرّ شب قدر هم در همین آیه نهفته و بیان شده است. راز اهمیت شب قدر در این آیه است که خداوند میفرماید «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ».
در سوره قدر میخوانیم «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ؛ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ؛ سَلَامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ».
سه آیه ابتدایی این سوره میفرماید ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، تو چه میدانی شب قدر چیست، شب قدر بهتر از هزار ماه است؛ اگر در سه آیه دقت کنید متوجه میشوید که همه آنها صرفاً از واقعیتها خبر میدهند لا غیر.
اما آیه بعد با فعل مضارع «تَنَزَّلُ» شروع شده است. نزول فرشتگان و نزول روح که از ملائکه هم مهمتر است در این شب به اذن پروردگار شان برای تقدیر هر کار نازل میشوند. «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» در شب قدر ملائک و روح بدون استثناء و برای همه امور و نازل میشوند.
در باره وظایف روح در آیه 91 سوره انبیاء در مورد حضرت عیسی(ع) آمده است که «فَنَفَخنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا» یعنی ما از روح خویش در او دمیدیم.
و همچنین روح برای نصرت بعضی از شعرا از زبان آنها سخن میگوید، نَطَقَ روحُ القُدُسِ عَلی لِسانِک یا دعبل. (این سخن مولا علی بن موسی در نیشابور برای شاعر اهل بیت دعبل خزاعی است)
اما شب قدر فوق این حرف هاست چرا که روح با همراهی همه ملائک (من کل امر) نازل می کنند.
ملائکه برای بدرقه و تشییع روح میآیند. عدهای جلو و عدهای عقب. طبق روایات روح القدس با «روحاً من امرنا» متفاوت است و دلیل این سخن در آیه 2 سوره نحل آمده است « یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ» خداوند فرشتگان را برای روح نازل میکند. در اینجا «مَنْ یَشاءُ» هم بسیار معنای پرباری دارد چرا که باید کسی روی زمین باشد تا روح القدس با روح او هماهنگ شود بلکه هر دو یکی شوند و آن نیست جز حضرت ولی عصر عجل الله فرجه.
در اینجا دو سؤال مطرح است. ابتدا اینکه روح کجاست و دیگر اینکه این روح چگونه پایین میآید.
جایگاه روح عرش است که فوق عالم ملکوت و ملک است. وقتی پایین میآید همانند جسم نیست تا در جایی مستقر شود. بلکه پایین آمدن هر شیء به حسب خودش بوده و این تنزل تدریجی به معنی تجلی روح است در امام حاضر.
برخی بر این باورند که هر انسانی مجموعهای از جسم و روح است و هر دو را از یک مقوله میدانند و این درست نیست.
در عالم مُلک هر انسان فقط جسم است. روح جزو این بسته نیست زیرا روح مجرد است. ارواح همه از عالم عُلوی یعنی عالم بالاست که بر جسم اشراف دارد. اگر این روح در آسمان اول باشد، فقط در امور دنیوی دخالت دارد. اگر کمی بالاتر باشد، مسائل اعتقادی و دینی را هم شامل میشود. اگر روح بالاتر باشد، درجات والای دیگر را نیز درک و اعمال میکند.
اما جسم تابع روح است. ممکن است اسیر جسم بشود در اینصورت واژه نفس برایش بکار برده میشود آنهم (نفسک التی بین جنبیک) یعنی نفسی که میان دو طرف جسم قرار گرفته مثل اینکه جسم او را محکم گرفته و نمیگذارد پرواز کند. در آیه38 سوره توبه آمده است (اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ) یعنی سنگین شدید و روی زمین چسبیدید.
فاطمه، روح القدس
روح دیگری داریم به نام روح القدس که طبق روایتی از امام صادق(ع) «الرُّوحُ، رُوحُ الْقُدُسِ وَ هُوَ فِی فَاطِمَة». یکی از ابعاد شگفتانگیزی که خداوند به حضرت زهرا سلام الله علیها عطا کرده تا جایی که ایشان را از سایر خوبان بشر حتی ائمه(ع) مجزا میکند، روحالقدس است؛ همان بُعدی که عیسی علیهالسلام با آن تأیید شد.
روح باید با امام معصومی هماهنگ شود. لذا در روایت داریم سوره قدر شناسنامۀ ائمه(ع) و سوره توحید شناسنامه و هویت خداست.
ارتباط تنگاتنگ شب قدر با روح القدس بسیار بااهمیت است و سوره قدر جایگاه تکوینی امام در عالم وجود را بیان و توصیف میکند.
فاطمه(س) لیلة القدر است
شب قدر مخصوص پیامبر اکرم(ص) و اولاد اوست. روحی که پایین میآید با شخصیتی که هست، منسجم می شود و روح القدس روح صدیقه کبری(س) است. همچنان که در روایتی داریم «اللیلة فاطـمه و القـدر الله فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر» یعنی هر شخصی حضرت فاطمه زهرا(س) را به حقیقت معرفت بشناسد، شب قدر را درک کرده است.
روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) آمده که ایشان به علی علیه السلام فرمود «هَلْ تَدْرِی لِمَ سُمِّیتْ فَاطِمَةَ قَالَ عَلِی لِمَ سُمِّیتْ فَاطِمَةَ یا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِی وَ شِیعَتُهَا مِنَ النار» یعنی ای علی آیا میدانی فاطمه را چرا فاطمه نامیده شد؟ فرمودند: برای چه؟رسول خدا(ص) فرمودند: بخاطر اینکه او و شیعیان او از آتش کنده شدهاند.
در دعاهای ماه مبارک رمضان بیشتر صحبت از «شِیعَتُهَا مِنَ النار» است که این قضیه ارتباط تنگاتنگی با حضرت زهرا(س) دارد. در دعای جوشن کبیر و در شبهای قدر میگوییم «الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ». میخواهیم روح فاطمی ما را از نار قطع کند. دنیا نار است. در دعاهای متعدد ماه رمضان این را از خدای متعال میخواهیم تا به حقیقت و آثار شب قدر برسیم.
نظر شما